گزارش جلسه‌ی دیدار با ابوتراب خسروی

گزارش از پریسا اله وردی


ششمين شب از " يك شب، يك نويسنده" در تاريخ ٢٣ خرداد ماه با حضور ابوتراب خسروي و ميزباني محسن حكيم معاني برگزار شد. اين نشست كه با استقبال كم نظير نويسندگان و اهل اقلم همراه بود با معرفي بيشتر ابوتراب خسروي و آثار وي آغاز گرديد و در ادامه با پرسش و پاسخ ادامه يافت.
⭕️حكيم معاني: خيلي ها ابوتراب خسروي را با ديوان سومنات شناختند!
حكيم معاني به عنوان اولين سوال خود پرسيد: من ابتدا كتاب ديوان سومنات را خواندم و سپس به دنبال اولين كتاب ابوتراب خسروي_هاويه_ رفتم. همچنين خيلي ها ابوتراب خسروي را با كتاب ديوان سومنات شناختند؛ فاصله چند ساله بين اين دو اثر را چه چيزي پر ميكرد؟
خسروي در جواب گفت: در شيراز جلساتي تشكيل ميشد به عنوان داستان نويسي و داستان خواني كه هر دوهفته يك بار برگزار ميشد و داستانهايمان را در آن جلسات ميخوانديم كه بنظرم يكي از دلايل توسعه ي داستان نويسي و ادبيات داستاني اين جلسات بود و نويسنده هاي نسبتا خوبي از اين جلسات بيرون آمد كه الان تقريبا اغلب اين دوستان در خارج از كشور به سر ميبرند و فعاليت نوشتنشان را در اروپا انجام ميدهند. فكر كنم از بين تمام اين جمع فقط من و آقاي كشاورز در شيراز مانديم.
⭕️خسروي: تا مولف نسبت به اثر اخلاص نداشته باشد نميتواند كار موجهي انجام دهد!
خسروي در ادامه گفت: آن زمان هدف از نوشتن، شهرت نبود. در نويسندگي و اساسا هنر تا مولف نسبت به كار اخلاص و خلوص نداشته باشد موفق به انجام كار موجهي نخواهد شد.بنظر من مهمترين كاري كه يك نويسنده بايد انجام بدهد شفافيت و انسي ست كه بايد با كار داشته باشد نه چيز ديگري.طبيعتا اگر كار در مسير درستي قرار بگيرد همه چيز را با خودش خواهد داشت و اگر بخواهد هدف ديگري را دنبال كند امكان پذير نيست.
⭕️خسروي: زماني داستان پديد مي آيد كه جزئيات اهميت پيدا ميكند!
خسروي افزود: زماني داستان پديد مي آيد كه جزئيات اهميت پيدا ميكند.براي شرح جزئيات بايد دستگاهي مي بود كه بتوان به كمك آن جزئيات را گفت كه نويسنده ها دستگاه زاويه ديد را تحت تاثير دوربين فيلم برداري و عكاسي ابداع كردند. و زماني كه زاويه ديد به كار گرفته شد داستان پديد آمد.خصوصيت داستان عينت دادن واقعه است؛ شرح جزئيات است و جزئيات را بازتاب مي دهد.درست نقطه مقابل حكايت پردازي،شما وقتي حكايات سعدي را ميخوانيد روايت صرف است و تشبيه، ولي در داستان ما به وسيله دستگاه مجازي زاويه ديد عينيت را بازتاب ميدهيم. نويسنده اگر نتواند زاويه ديد مناسب را پيدا كند، نميتواند داستانش را پيش ببرد.


⭕️خسروي: كلمات از ناخودآگاه شما نشات ميگيرد و ناخودآگاه مثل جنگلي است از گذشته!
حكيم معاني پرسيد: متون كلاسيك چه چيزي به ما ميدهند و براي داستان نويس چه كار ميكنند؟!
خسروي در پاسخ گفت:در ابتدا بايد بگويم كه همانطور كه نويسنده مي نويسند ، مي انديشد. نوشتن وجهي از انديشيدن است.در واقع وقتي قلم دست ميگيريد اولين كلماتي كه مينويسيد به ناخودآگاهتان نيشتر مي زنيد؛ و كلمات از ناخودآگاه شما نشات ميگيرد و ناخودآگاه مثل جنگلي است از گذشته، بخشي از كار نويسندگي ارتباط با ناخودآگاه است.با هر جمله و كلامي كه مي نويسيد به اهدافتان در داستان ميرسيد.همه اين كارها مربوط به فرديت شما ميشود.فرديت هركس يگانه است.نويسنده نيز در ابتدا انسان است. نوع رفتاري كه نويسنده با كلمات ميكند؛ يك رفتار منحصر به فرد است پس داستاني كه خلق ميشود نيز منحصر به فرد خواهد بود، كه به فرديت او مربوط ميشود.
در ادامه چنين افزود: وقتي با متون كلاسيك در ارتباط باشيد بخشي از ناخودآگاه شما ميشود و به عنوان پشتوانه و منابع متنتان ميتوانيد استفاده كنيد. كاري كه بنظر من نياز است نويسنده در اين مقطع انجام دهد،اين است كه از اين منابع به عنوان الهام بخش استفاده كند و تحت تاثير اين نوع زيبا شناسي باشد.
خسروي در ادامه گفت:در تالار نياوران بوديم آقايي كه خودشان نويسنده بودند به من گفتند:"چرا من هرچي شما مينويسيد را نميفهمم؟!" من خيلي متاثر شدم.نميدانم حق با ايشان بود يا من ولي اين يك تلنگري براي من بود كه نحوه ي نوشتن من بايد طوري باشد كه طيف عظيم تري را جذب كند.همين باعث شد در رمان بعدي سعي كنم قضايا را توضيح بيشتري بدهم و راحت تر بنويسم كه در تعداد خواننده ها موثر بود و طيف بيشتري جذبِ رمانم شدند.نميدانم كار درستي بود يانه و زمان پاسخ اين سوالم را خواهد داد كه اينطور نوشتن منطقي تر است يا خير؟!
ادامه جلسه با طرح سوالاتي از جانب حاضرين، و هم چنين بحث و گفتگويي گرم در رابطه با سخت بودن يا نبودن نثر خسروي سپري شد و حضار نظرات خود را بيان كردند.