
رمان «یوار چهارم
نویسنده: سرژ شالاندون
مترجم: مهرانگیز شکاردنیار
تعداد صفحات: 277 رقعی شومیز
نوبت چاپ: دوم
به روایت ایران کتاب: کتاب «دیوار چهارم» اثر سورژ شالاندون، روایتی تلخ و تکاندهنده از تلاقی آرمانگرایی و واقعیت تلخ جنگ است. داستان در بستر خونین و ویرانشدهی جنگ داخلی لبنان در دههی ۱۹۸۰ جریان دارد و با نثری عمیق و انسانی، به بررسی مفهوم صلح، تعصب، امید و نقش هنر در دل خشونت میپردازد. راوی اصلی، ژرژ، جوانی فرانسوی و فعال سیاسی چپگراست که به تئاتر علاقهمند است. او به درخواست دوستش ساموئل، کارگردانی یونانی که درگیر بیماری سختی است، مأمور میشود تا رویایی بزرگ را محقق کند: اجرای نمایشنامهی «آنتیگونه» سوفوکل در بیروت جنگزده، آن هم با گروهی از بازیگران لبنانی که هر یک از جناحها و مذاهب مختلف - مسیحی، مسلمان، فلسطینی، شیعه، سنی، دروزی - آمدهاند.
در نگاه نخست، این ایده بیش از آنکه امکانپذیر باشد، شبیه به خیالپردازی آرمانگرایانهای است برای خلق لحظهای کوتاه از صلح، جایی که دیوار چهارم تئاتر، یعنی همان مرز خیالی میان صحنه و تماشاگر، برداشته شود و انسانها در میانهی جنگ، در آینهی هنر خود را بازشناسند. اما همانطور که ژرژ وارد فضای آشفتهی لبنان میشود، ایدهآلهای ذهنیاش بهآرامی در برابر واقعیت بیرحمانهی جنگ فرو میریزند.
او تلاش میکند بازیگران را از دل دشمنیها و زخمهای عمیقشان بیرون بکشد و در یک پروژهی مشترک گرد هم آورد، اما در جریان این مسیر، با چهرهی خشن و عریان جنگ روبرو میشود؛ با خشونتهای فرقهای، انتقامهای کور، تعصبهای بیپایان، و انسانهایی که سالهاست در میان ویرانی، زنده ماندن را تمرین میکنند. آنچه در ابتدا امیدبخش و انسانگرایانه مینمود، رفتهرفته به تراژدی بدل میشود. ژرژ که در آغاز، حامل پیامی صلحآمیز از سوی دوست بیمار خود بود، در پایان به انسانی شکسته و بیپناه تبدیل میشود که مرز میان ایفای نقش و زندگی واقعی برایش از میان رفته است.
رمان، درونمایههای عمیقی را پیش میکشد: از نقش هویتهای قومی و مذهبی در شکلگیری و تداوم درگیریها، تا تضاد میان امید و ناامیدی، از آرمانگرایی و تلاش برای تغییر، تا فروپاشی اخلاق در دل وحشت. همچنین «دیوار چهارم» پرسشی بنیادین را دربارهی نقش هنر در برابر واقعیت مطرح میکند؛ آیا هنر توان دگرگونی دارد؟ یا تنها پناهگاهی گذراست در برابر طوفانهای سهمگین؟
شالاندون در این اثر، بهجای پاسخ دادن، تجربهای حسی و تلخ را پیش چشم خواننده میگذارد: روایتی ضدجنگ و در عین حال انسانی، که در دل تاریکی، نوری کمسو از ایمان به انسان و هنر را زنده نگه میدارد. عنوان کتاب، «دیوار چهارم»، تنها به تکنیک تئاتری اشاره ندارد، بلکه نماد جداییها، مرزها و موانعی است که میان انسانها کشیده شده؛ دیوارهایی که شاید تنها هنر بتواند برای لحظهای کوتاه از میان بردارد.
سورژ شالاندن، نویسنده ی فرانسوی متولد 1952 پس از 34 سال همکاری با لیبراسیون، روزنامه ی مشهور پاریسی، در حال حاضر عضو هیئت تحریریه ی کانار آنشنه، دیگر روزنامه ی مشهور پاریسی است. گزارش های او درباره ی ایرلند شمالی و محاکمه ی کلوس باربی، جنایت کار جنگی فرانسه، جایزه ی آلبر لوندر را که مشابه جایزه ی پولیتزر است، نصیب او کرد. شالاندان چند رمان دارد که از بین آن ها رمان درباره ی یک قول، برنده ی جایزه ی مدیسی، سومین جایزه ی ادبی معتبر فرانسوی شده است.